علم امام
هر چند ائمه ـ عليهمالسلام ـ از علم غيب برخوردارند و به وقايع گذشته و حوادث حال و آينده آگاهى دارند، اما تكليف آنان مانند ساير افراد بشر، بر اساس علم عادى است و علم غيب براى آنان تكليفى به دنبال نمىآورد. به همين دليل، علم غيب ائمه ـ عليهمالسلام ـ از نحوه شهادت خود، براى آنان تكليفآور نيست. امام براساس علم عادى خود، ميوهاى را پيش روى خود مىبيند كه مانعى از خوردن آن نيست و بر همين اساس، تناول آن ميوه جايز است؛ اگر چه براساس علم غيب، از مسموم بودن آن آگاهى دارد. براى على ـ عليهالسلام ـ براساس علم عادى بشرى، شب نوزدهم رمضان سال چهلم هجرى، مانند ساير شبهاست؛ به همين جهت، به سمت مسجد حركت مىكند و علم غيبى كه به اذن خداوند در مورد شهادت خود دارد، براى ايشان تكليفى ايجاد نمىكند.
برخى از كسانى كه اين پاسخ را ذكر كردهاند، در تأييد اين مطلب كه ائمه ـ عليهمالسلام ـ براساس علم عادى خود مكلف هستند، دو دليل ذكر مىكنند:
1. عمل براساس علم غيب با حكمت بعثت انبيا و نصب ائمه منافات دارد؛ زيرا در اين صورت، جنبه اسوه و الگو بودن خود را از دست خواهند داد و ساير افراد بشر، از وظايف فردى و اصلاحات اجتماعى وبه بهانه برخوردار بودن ائمه از علم غيب و عمل بر اساس علم خدادادى، از وظيفه خود سر بازخواهند زد.
2. عمل براساس علم غير عادى، موجب اختلال در نظام عالم هستى است؛ زيرا مشيت و اراده خداوند به جريان امور، براساس نظام اسباب و مسببات طبيعى و علم عادى نوع بشر تعلق گرفته است. به همين جهت پيامبر و ائمه ـ عليهمالسلامـ براى شفاى بيمارى خود و اطرافيان خويش، از علم غيب استفاده نمىكردند. شايد يكى از حكمتهاى ممنوع بودن تمسك به نجوم، تسخير جن و غيره، براى غيبگويى و كشف غيرعادى حوادث آينده نيز همين اختلال در نظام عالم هستى باشد